کد مطلب:162479 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:129

فضولی بغدادی
شاعر معروف قرن دهم است كه به سه زبان فارسی، تركی و عربی شعر سروده. او كتاب «حدیقة السعدا» را به تقلید از كتاب «روضة الشهدا» حسین واعظ كاشفی نوشته است. فضولی به سال 970 ه.ق. درگذشته است. دیوان او شامل قصاید، غزلیات، قطعات، رباعیات و ساقی نامه، در تركیه به طبع رسیده است. [1] .



روی دلم [2] باز سوی كربلاست

رغبت بیمار به دارالشفاست



گرد ره بادیه ی كربلا

مخبر مظلومی آل عباست



ذكر لب تشنه ی شاه شهید

شهد شفای دل بیمار ماست



اشرف اولاد بنی فاطمه

سید آل علی المرتضاست



ای به رضای تو قضا و قدر

وی همه كار تو به تقدیر، راست



بود دلت را به شهادت رضا

نصرت دشمن اثر آن رضاست



ورنه كجا دشمن بدكیش را

تاب مصاف خلف مصطفاست؟



بهر تو ماتمكده ای بیش نیست

خانه ی دل كز غم و رنج و عناست



گریه كنان مردم چشم همه

بهر تو پوشیده سیه در عزاست



مردم دیده همه ماتم زده

دیده ی مردم همه ماتم سراست



دوست چه سان از تو شود ناامید؟

حاجت دشمن چو به لطفت رواست



كار فضولی به تو افتاده ست

چاره ی او كن كه بسی بی نواست



السلام ای ساكن محنت سرای كربلا

السلام ای مستمند و مبتلای كربلا



السلام ای بر تو خار كربلا تیغ جفا

السلام ای كشته ی تیغ جفای كربلا






السلام ای متصل با آب چشم و آه دل

السلام ای خسته ی آب و هوای كربلا



السلام ای غنچه ی نشكفته ی گلزار غم

مانده از غم تنگدل، در تنگنای كربلا



ریخت خون در كربلا از مردم چشم قضا

از ازل این است گویا، مقتضای كربلا



چرخ خاك كربلا را كرد از خون تو گل

كرد تدبیر نیاز آن گل، برای كربلا



سرورا، با یاد لبهای به خون آلوده ات

خوردن خون است كارم، چون گیای كربلا



یا شهید كربلا، از من عنایت كم مكن

چون تو شاه كربلایی، من گدای كربلا



در دلم دردی است استیلای بیم معصیت

شربتی می خواهم از دارالشفای كربلا



هست امیدم كه هرگز برنگردد تا ابد

روی ما از كعبه ی حاجت روای كربلا



آسوده ی كربلا به هر فعل كه هست

گر خاك شود نمی شود قدرش پست



بر می دارند و سبحه اش می سازند

می گرداند از شرف دست به دست





[1] خلاصه از فرهنگ معين و مقدمه ي ديوان.

[2] متن:الم. اصلاح قياسي.